- پیشرفت کردن(هََ)
پیشروی کردن. جلو رفتن، ترقی کردن، میسر بودن
معنی پیشرفت کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- پیشرفت کردن
پیشروی کردن، جلو رفتن
- پیشرفت کردن
إحراز تقدّمٍ
- پیشرفت کردن
Progress, Advance
- پیشرفت کردن
avancer, progresser
- پیشرفت کردن
posuwać się, robić postępy
- پیشرفت کردن
ilerlemek
- پیشرفت کردن
продвигаться
- پیشرفت کردن
fortschreiten, Fortschritte machen
- پیشرفت کردن
просуватися , прогресувати
- پیشرفت کردن
آگے بڑھنا , ترقی کرنا
- پیشرفت کردن
এগিয়ে যাওয়া , অগ্রগতি করা
- پیشرفت کردن
kusonga, kuendelea
- پیشرفت کردن
進む , 進歩する
- پیشرفت کردن
나아가다 , 진보하다
- پیشرفت کردن
前进 , 进步
- پیشرفت کردن
להתקדם , להתקדם
- پیشرفت کردن
आगे बढ़ना , प्रगति करना
- پیشرفت کردن
ก้าวหน้า , พัฒนา
- پیشرفت کردن
vooruitgaan, vooruitgang boeken
- پیشرفت کردن
avanzar, progresar
- پیشرفت کردن
avanzare, progredire
- پیشرفت کردن
avançar, progredir
- پیشرفت کردن
maju, berkembang
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(هََ لَ)
لغت نامه دهخدا
درآمدن درمجاور. گذشتن از حد طبیعی و بمجاور درآمدن چنانکه لشکری از مرز، پیش رفتن. از آنجا که هست فراتر رفتن، ترقی کردن. کمال یافتن
پیش رفتن از جای خود فراتر رفتن، ترقی کردن کمال یافتن، در آمدن در مجاور گذشتن از حد طبیعی و در آمدن در حیطه مجاور (چنانکه لشکری از مرز بگذرد)
